اگر از طرفداران بخش آموزش پرشینتولز هستید، حتماً بخشهای قبلی مجموعه مقالات مجموعه مقالات رابط کاربری و تجربه کاربری را خواندهاید! در این مقاله هم قصد داریم به بررسی ادامه این مباحث بپردازیم!
کار یک طراح ux فقط به حوزه بصری و بخش نمایشی محدود نمیشود و تأثیر آنها فراتر از دنیای صفحه نمایش و صفحه اول یک وب سایت یا یک اپلیکیشن است. این موضوع نشان میدهد که استراتژی طراحی UX به این اندازه اهمیت دارد که اکثر شرکتها به دنبال تعریف یک نقش مدیریتی برای طراحان تجربهکاربری UX هستند و میخواهند از این توانایی به بهترین شکل استفاده کنند. در اغلب موارد، طراحان تجربهکاربری بیشتر بر روی صفحه نمایش و بخش بصری متمرکز میشویم؛ اما چیزی که در حقیقت وجود دارد این است که جنبه بصری آن تنها یک قسمت کار است. تمامی عناصری که در یک برنامه یا یک وب سایت وجود دارد و میتواند بر رفتار کاربران تاثیرگذار باشد، در طراحی ux اهمیت دارد.
بنابراین استراتژی تجربهکاربری شامل فعالیتهایی میشود که هم در صفحه نمایش و هم در خارج از صفحه نمایش انجام میگیرد. برای طراحی تجربهکاربری مناسب و بیاد ماندنی، بهتر است که دیدگاه خود را گستردهتر کنیم و به سراغ بحثهای مختلفی که کاربران با آن در ارتباط هستند برویم. انجام این کار به طور بالقوه بر نتایج کسبوکار مؤثر است. نقشی که یک طراحی ux مناسب میتواند انجام دهد، به بحث استراتژی طراحی ux برمیگردد و میتواند به عنوان یک بحث مهم در نظر گرفته شود. این که شما در حال ساخت یک وب سایت یا یک برنامه کاربردی یا یک اپلیکیشن باشید، چیزی که در ذهن و قلب شما وجود دارد، باید به طور کامل یک اکوسیستم مناسب برای مشتری به وجود بیاورد. برندهای بزرگ بیشتر از یک لوگو یا یک مارک معمولی، یا حتی بزرگتر از یک وب سایت یا یک اپلیکیشن هستند. آنها ارتباط بیشتر و قویتری با مشتریان خود دارند و به همین دلیل تجربهکاربری برای آنها یک اولویت بزرگ محسوب میشود
اینجاست که استراتژی تجربهکاربری خود را بهتر نشان میدهد. تمرکز بر طراحی پیشرفته، با توجه به نقاط ارتباطی بین درون و خارج از صفحه نمایش، اهمیت آن را نشان میدهد. در حقیقت ما به عنوان طراح گرافیک و طراح ux باید نقاط مختلف ارتباطی مشتری با وب سایت یا اپلیکیشن را تقویت کنیم و حتی تعداد آنها را گسترش دهیم. اینجاست که استراتژی ux به وجود میآید و به ما نشان میدهد که چگونه یک اکوسیستم گستردهتر و مشتری محور داشته باشیم. خوشبختانه در چند سال گذشته میبینیم که طراحان گرافیک و طراحان ux در زنجیرههای مدیریتی قرار میگیرند. این موضوع از چند جهت خوشحال کننده است، زیرا هم در وهله اول برای طراحان گرافیک یک شخصیت متمایز ایجاد میکند و هم مشتریان و کاربران دردسر کمتری تحمل میکنند. این سرمایهگذاری و احترام به طراحان ux، نه تنها بسیار دیر شده، بلکه شرکتها باید هرچه سریعتر بر روی نقش استراتژی تجربهکاربری اصرار داشته باشند و یک نقش روزمره برای آنها در کسبوکار خود ایجاد کنند.
شرکتهای پیشرو در حوزه فکری نقش طراحان در سلسله مراتب اداری خود را افزایش میدهند و به همان اندازه به طراحی به عنوان یک هسته در کنترل کسبوکار استراتژیک خود اهمیت میدهند. بنابراین ما امروزه میبینیم که این نوآوری از لحاظ طراحی در شرکتهای بزرگ وجود دارد و این باعث تولید محصولات بهتر و روابط مناسبتر با مشتریان هستیم. همانطور که این روند همچنان ادامه دارد، طراحان ux را مجبور میکند که به پشت صندلیهای مدیریتی منتقل شوند و به همین دلیل استراتژی تجربهکاربری تبدیل به یک شیوه جامع و مهم میشود. البته در ادامه به ذکر نکات بیشتری خواهیم پرداخت و نشان میدهیم که طراحی فراتر از دنیای صفحات نمایش است و میتواند بخش گستردهتری از کسبوکار را تحت تأثیر قرار دهد.
با توجه به بحث طراحی در گستردهترین مفهوم خود، بسیار مهم است که بر تمامی حرکات مشتری و بازدید کننده در فضای وب سایت و اپلیکیشن متمرکز شوید و در نقاط مختلف امکان برقراری ارتباط کاربر با نام تجاری یا برند را فراهم کنند و سعی میکنند که نقاط ارتباطی را به شکل اطمینانی و با درصد بالایی برای کاربران به وجود بیاورند. اپلیکیشن Apple Store و نقش آن به عنوان یک راهنما برای شرکت اپل و محصولات آن در نظر بگیرید. این اپلیکیشن یک مقصد آفلاین است، اما این بدین معنا نیست که تجربه کاربر از لحظه ورود به Apple Store تا آخرین جزئیات آن طراحی شده باشد. در حقیقت، این فروشگاه تنها بخشی از استراتژی تعاملی اپل است که روند آگاهی کاربران از کسبوکار را کنترل و مدیریت میکند. در حقیقت فروشگاه اپل تنها یک نقطه ورود به اکوسیستم اپل است و به همین ترتیب مهم است که به یک شیوه جامع طراحی شوند و جوانب مختلف طراحی کاربری در آن رعایت شود. شاید بحث طراحی خدمات برای شما جدید باشد، گروه نیلسن نورمن (Nielsen Norman Group) مقدمات اولیه بسیار عالی در زمینه رشته طراحی خدمات دارد که خواندن آن به ما کمک میکند که به چه شکلی بر این جنبه طراحی متمرکز شویم و نقش آن در استراتژی تجربهکاربری به چه صورت است. به عنوان جمعبندی این بخش، به هنگام طراحی یک وب سایت یا یک اپلیکیشن، لازم است که تمامی سفرهای مشتری (گشت و گذار مشتری در محیط برنامه یا وبسایت) را در نظر بگیریم و تمرکز خود را بر روی تمام نقاطی که باعث ایجاد ارتباط با کاربر میشود معطوف کنیم. انجام این کار باعث میشود که تجربهکاربری بهتر و خاطره انگیزتری به کاربران ارائه دهیم. همانطور که صنعت ما تکامل یافته و در حال پیشرفت است، باید انتظار داشته باشیم که آمار بازدید محصولات ما به عنوان تجربههای مستقل بیشتر شود. اما به هر حال به عنوان بخشی از شبکه گسترده تجربیات شامل نقاط تماس (touchpoints) هستند که به عنوان پل ارتباطی بین مشتری و کسبوکار استفاده میشود. تاچ پوینتها یا نقاط تماس نقاطی هستند که کاربر با یک برند در ارتباط است. این موضوع نشان میدهد که نقش طراحان ux با در نظر گرفتن این نقاط تماس بسیار گستردهتر میشود و این نقش در قالب استراتژی تجربهکاربری تعریف میشود.امروزه با ظهور گوشیهای هوشمند، تبلتها و سایر ابزارهای اتصالی، دامنه فعالیت طراحان تجربهکاربری گسترش بیشتری داشته و لازم است که طراحان به هنگام فعالیت با برندهای مختلف، نقاط تماس متفاوتی برای ارتباط مشتریان با آنها ایجاد کنند. علاوه بر نقاط ارتباطی و تاچ پوینتهای دیجیتالی، طراحان یو ایکس باید نقاط تماس غیر دیجیتال را نیز بررسی کنند. این نقاط شامل تمامی موارد خارج از صفحه نمایش میشود که حتی پاسخ دادن به تلفن برای محصولات فیزیکی هم در آن تعریف میشود.