با وجود آن که کاربران معمولاً محصولاتی را که به آن علاقه دارند، بازدید میکنند اما همیشه این مسئله درست نیست. به عنوان مثال ممکن است کاربران یک محصول جذاب را ببیند اما به آن علاقه یا نیاز نداشته باشد! در این صورت نمایش محصولات پیشنهادی بر اساس رفتار کاربران در سایت نمیتواند درست باشد. یکی از راههای فهمیدن علایق کاربران، ایجاد پرسشنامه پیش از خرید است. یعنی شما پیش از آن که کاربر هزینه محصول خود را پرداخت کند، پرسشنامهای به او نشان دهید و بر اساس پاسخهای دریافتی از کاربران، محصولات پیشنهادی خود را به آنها نمایش دهید!
نظرسنجیها و پرسشنامهها یک ابزار قدرتمند برای جمع آوری اطلاعات و نظرات کاربران در مقیاس بزرگ است. با این حال این شیوه چندان دقیق نیست. البته باید ذکر کنم، این بدان معنا نیست که این شیوه ابزار مناسبی برای جمعآوری اطلاعات نیست ولی بهتر است برای شروع از مصاحبهها که در بخش اول به آن اشاره کردیم، استفاده کنید. عموماٌ در نظرسنجی ها و پرسشنامهها، تعاملی بین مصاحبه کننده و مصاحبهشوندگان وجود ندارد و اغلب از راه دور انجام میشود. به خاطر همین ممکن است این مسئله باعث بروز مشکل شود، چون شما به طور مستقیم با آنها رو به رو نمیشوید و امکان دریافت بینش کاربران به طور مستقیم وجود ندارد. کاربران بیشتر اوقات دوست دارند که توسط شما کشف شوند، نه این که فقط حرف بزنند. این به این معنیاست که میتوانید در مصاحبههای حضوری ارتباط بیشتری با آنها برقرار کنید ولی نمیتوان این مسئله را انکار کرد که شما در نظرسنجیها میتوانید از تعداد افراد بیشتری نظرخواهی کنید و این برای اتخاذ یک رویکرد کلان بسیار مناسب است. حالا اگر شما میخواهید که از روش نظر سنجیها و پرسشنامهها استفاده کنید باید دقت کنید که جوابدادن به سوالات شما توسط کاربران نیاز به ایجاد انگیزه در کاربران دارد. پس تلاش کنید که انگیزۀ بیشتری برای مشارکت آنها ایجاد کنید. نکتۀ دیگری که باعث بالاتر رفتن راندمان این روش میشود ایجاد این نظرسنجی به صورت کاغذی است تا دیجیتالی. مهم است بدانید که مردم زیاد برای نظرسنجیهای دیجیتالی اهمیتی ارزش قائل نیستند و ممکن است این امر باعث گیج کردن آنها باشد. همچنین باید به شما بگویم که مردم کاغذ را دوست دارند.
پس کار بر روی کاغذ قویتر است و به شما نرخ بازگشت بهتری میدهد. برای ایجاد یک نظر سنجی ایدهآل باید روی سوالات خود وقت زیادی بگذارید و تمام نقاط ابهام را از بین ببرید. هر چهقدر سوالات شما کمتر و در عوض جامعتر باشد بهتر است، چون کاربران دوست نداردن وقت خود را با سوالات کم اهمیت و بیش از حد تلف کنند. ضمن اینکه باید دقت کنید که خستهشدن کاربران میتواند باعث این شود که اطلاعات به دست آمده چندان قابل اعتماد نباشند. به عنوان نکتۀ آخر باید به شما بگویم که طراحی پرسشنامۀ شما هم اهمیت زیادی دارد و می تواند نرخ تکمیل پرسشنامه را توسط کاربران بهبود ببخشد.
یک برند خارجی که در زمینه قهوه فعالیت میکند، دقیقاً از همین روش برای شناخت علایق کاربران استفاده کرده است. این برند در سایت خود، پیش از آن که کاربر بخواهد هزینه محصول را پرداخت کند، پرسشنامهای در مورد عادتهای کاربران در بخش نوشیدنی نمایش میدهد! در حقیقت این برند در حال شخصیسازی محتوا پیش از خرید است. حال که عادتهای کاربران را در مورد قهوه و سایر نوشیدنیها را پرسیده است، میتواند به راحتی علایق آنها را تشخیص دهد و به شخصیسازی محتوا در بخش نمایش محصولات پیشنهادی بپردازد. یعنی فقط محصولاتی که کاربر به آن علاقه دارد را به او نمایش دهد. این برند میگوید: “ما تمام محصولات حوزه قهوه را برای شما فراهم کردهایم! ممکن است بخواهید یک محصول جدید را امتحان کنید یا محصولی که به آن علاقه دارید را بخرید. اگر میخواهید محصول جدیدی را متناسب با عادتهای خود امتحان کنید اما نمیدانید کدام محصول میتواند شما را راضی کند، نگران نباشید، ما به شما کمک میکنیم! فقط کافی است وارد بخش کاربری خود شوید و به پرسشنامه پاسخ دهید؛ از این پس ما محصولات مناسب با سلیقه شما را پیشنهاد میکنیم!”
شخصیسازی که بسیاری آن را با عنوان «بازاریابی یک به یک» (one to one marketing) میشناسند، یک استراتژی بازاریابی است که در آن، کسبوکارها با بهرهگیری از علم تجزیه و تحلیل دادهها و تکنولوژیهای دیجیتال، تجربهای متفاوت و «سفارشی شده» را برای بازار هدف خود فراهم میکنند. مثلا برای هر مشتری یک پیام اختصاصی میفرستند یا براساس علایق و خریدهای قبلی او، کالاهایی را به او پیشنهاد میکنند که متناسب با نیازهایش است.شخصیسازی به تکنولوژیهای روز وابسته است. در واقع بدون کمک ابزارهای تکنولوژی، جمعآوری، طبقهبندی، تجزیه و تحلیل، انتقال و مقیاسبندی دادهها ممکن نیست. تکنولوژی به بازاریابان کمک میکند دادههای مربوط به مشتریان بازار هدف خود، اعم از سن، جنسیت، موقعیت جغرافیایی، میزان درآمد، علایق و محرکهای خرید را جمعآوری کنند. به بیان سادهتر، شخصیسازی یعنی راهاندازی یک کمپین تبلیغاتی «برای مشتری با کمک دادههای مربوط به مشتری.»
شخصیسازی بازاریابی محتوا نقطه عطف استراتژی بازاریابی محتوا برندهای موفق برای سال ۲۰۱۷ است. تحقیقات نشان داده است که ۴۵درصد مشتریان زمان خود را برای خواندن محتواهای تجاری که متناسب با علایق آنها نباشد، سپری نمیکنند. ۴۲درصدآنها هیچ علاقهای به محصولات و خدمات برندهایی که اطلاعات شخصی مورد نیاز آنها را ارائه نمیدهند، ندارند. ۷۴درصد مشتریان از محتوای نامناسب و تکراری تولید شده توسط برندها خسته شدهاند. انواع استراتژیهای شخصیسازی بازاریابی محتوا شامل استفاده از نام مخاطبان، بخشبندی مخاطبان بر حسب علایق مشابه، شخصیساری تجارت الکترونیک و ترتیب و توالی محتوای مرتبط است. در این فرآیند تیمهایی از واحدهای فروش، خدمات پس از فروش، ارتباط با مشتری، بازاریابان و مشاوران حوزه جامعهشناسی و رفتارشناسی گرد هم میآیند تا به شخصیسازی تولید و انتشار محتوا برای مشتریان متفاوت شما بپردازند. در مقاله بعدی به بررسی ادامه این بحث میپردازیم!