اگر از کاربران بخش وبلاگ پرشینتولز هستید و مقالات ما را دنبال میکنید، حتماً بخش قبلی مقاله استراتژی دیجیتال مارکتینگ آن را خواندهاید. در این مقاله قصد داریم به بررسی ادامه این بحث بپردازیم تا اهمیت آن را برای کسبوکارتان، به خوبی متوجه شوید.
تعداد کاربران ویدیوی آنلاین از تلوزیون بیشتر میشود! در سال ۲۰۱۹، برای اولین بار زمانی که کاربران در فضای آنلاین صرف میکنند، نسبت به زمانی که مقابل تلویزیون سپری میکنند، بیشتر شد. آنها بیشتر این وقت را برای مشاهده ویدیوهای آنلاین صرف میکنند. اگر بازار تبلیغات تلویزیونی دچار رکود شود، در این صورت کل بودجه سراسری تولید ویدیوهای تبلیغاتی آنلاین برای هر سال ۱۷% رشد خواهد داشت. طبق اعلام سایت یاهو، از نظر رشد سالیانه، پخش زندهی آنلاین از سایر کانالهای پخش ویدیو پیشی گرفته است. فرمتهای مختلف ویدیویی (گزارش، توضیح، ویدیوی وبلاگی، مصاحبه) باعث شده این نوع محتوا تقریباً برای تمام مخاطبین مناسب باشد. عدم نیاز به نصب نرم افزارهای خاص یا انجام پردازشهای خاص روی ویدیو باعث شده با انتشار این محتوا فاصله بین برندها و کاربران کم شود.
تعداد رباتهای پشتیبانی مشتریان افزایش پیدا میکند! تا به امروز به دلیل محافظه کاری کاربران توسعه این روند با مشکل روبرو بوده زیرا طبق نظرسنجی Statista تنها ۳۴ درصد از پاسخ دهندگان به این نظرسنجی، چتباتها را به روشهای ارتباط سنتی با فروشندگان آنلاین ترجیح میدهند. اما ممکن است با ظهور نسل جدید چتباتهای مجهز به هوش مصنوعی، نظر کاربران تغییر کند. این رباتها اطلاعات لازم را از کاربر دریافت میکنند، زبان آنها را درک میکنند و یک مکالمه تمام عیار با آنها انجام میدهند. یکی از این چتباتها، Clare.AI است که از پردازش زبانهای طبیعی استفاده میکند و میتواند به عنوان یک مشاور اقتصادی آنلاین کار کند. چتبات Morph.AI نیز یکی از چتباتهای قدرتمندی است که عملیات پشتیبانی از مشتریان را اتوماسیون میکند. در یکی دو سال آینده چنین چت باتهایی سیستم فعلی ارتباط مشتریان و کسب و کارها را دچار تحولاتی عظیم خواهند کرد.
استفاده بیشتر از بازاریابی مبتنی بر دادهها استفاده از استراتژیهای بازاریابی مبتنی بر داده، مزایای رقابتی دارد. به گفته Maite Gomez Fraile مدیر بخش صنعتی گوگل در اسپانیا “در سال ۲۰۱۹ به اشتراک گذاری “مدل ۵A بازاریابی مبتنی بر داده” که شامل: مخاطب، سرمایه، ارزیابی، انتساب و اتوماسیون است شاهد ایجاد یک ساختار عملی و کاربردی از بازاریابی مبتنی بر داده خواهیم بود. برندها با مهارت یافتن در این پنج اصل میتوانند در عصر تحول دیجیتال با ارائه تجربیاتی کامل به مشتریانشان خودشان را کاملاً مجهز کنند. همیشه موضوع اصلی در بازاریابی این بود که مشتری را محوریت اصلی تمام کارهایمان قرار دهیم. با توجه به اینکه مشتریان در حال حاضر فوق العاده متصل (به دنیا و اینترنت)، فوق العاده متوقع و فوق العاده کم صبر شده اند برای اینکه آنها را در محوریت اصلی استراتژیهای بازاریابی قرار دهیم، باید تجربیاتی شخصی برایشان رقم بزنیم. حالا ما تکنولوژی و دادههای لازم برای تحقق بخشیدن به این چشم انداز را داریم.
کمپینهای دیجیتال درواقع اصول کلی بازاریابی سنتی را دارند و زیر مجموعهی آن محسوب میشوند اما در رویکرد و استفاده از ابزارها بسیار متفاوت و با فاصله وسیع تر عمل میکنند و رویکرد آنها به صورت بازاریابی درونگرا است. مهمترین زیر مجموعهی دیجیتال مارکتینگ بازاریابی اینترنتی است که گاهی آن را با خود بازاریابی دیجیتالی اشتباه میگیرند اما ابزارهای راه اندازی کمپین دیجیتال تنها به استفاده از بهینهسازی موتورهای جستجو (سئو)، ایمیل مارکتینگ و تبلیغات بنری محدود نمیشود. در بازاریابی دیجیتال علاوه بر دامنهای که تجارت اینترنتی پیش روی ان میگذارد از کانالهای دیگری نظیر پیام کوتاه، سیستمهای کد دستوری USSD، آگهیهای دیجیتالی تلوزیونی و بیلبوردهای الکترونیکی نیز میتوان استفاده کرد که میتوان در هر یک از این کانالها و یا در بستر اینترنت از رویکرد بازرایابی درونگرا استفاده کرد. تفاوت اصلی کمپینهای دیجیتالی و کمپینهای سنتی در همین نوع رویکرد بازاریابی درونگرا است که منجر به استفاده از ابزارهای مختلف میشود. در بازاریابی درونگرا برخلاف روشهای سنتی این مشتری است که به دنبال خدمات میگردد و از این منظر مخاطبین بالقوه شناسایی و جذب میشوند.
امروزه خیلی از بازاریان و صاحبین کسب و کار به این درک رسیدهاند که بازاریابی سنتی به تنهایی نمیتواند پاسخگوی نیاز آنها در زمینه جلب مشتری باشد و دنیا تجارت فرق کرده و پیش به سوی تجارت الکترونیک میرود. دیدن بازاریانی که برای کسب و کار خود یک سایت فروشگاهی باز میکنند و یا با ایمیل و اس ام اس برای خود تبلیغات میکنند دیگر طبیعی شده است. طبق تحقیقات به عمل آمده کسانی که برای بازاریابی از کمپینهای دیجیتال استفاده کردهاند به ۳۰ درصد سود بیشتر از حالت بازاریابی سنتی دست یافتهاند و دیگر جای تعجب ندارد تاجران و کارفرمایان هرساله بودجهی مربوط به تبلیغات دیجیتالی خود را افزایش دهند چرا که سوددهی بیشتری دارد. مزایای دیجیتال مارکتینگ تنها به سوددهی بیشتر خلاصه نمیشود و سوال اساسی اینکه چرا یک شرکت به طراحی استراترژی بازاریابی دیجیتال نیاز دارد به علل و ضرورتهای مختلفی باز میگردد. همانطور که گفتیم، بازاریابی دیجیتال به عنوان زیر مجموعهی بازاریابی سنتی عمل میکند اما با عملکردی که به عنوان بازاریابی درونگرا دارد صرفا یک نیروی محرکه رشد شرکت محسوب نمیشود بلکه به کمک ابزار آنلاین خود با ایجاد ارتباطات سریعتر که قابل سنجش هستند بسیار نتیجه بخش عمل میکند و به نوعی تمام اهدافی که بازاریابی سنتی به دنبال آن میگردد را عملی میکند.
در بازاریابی سنتی نسبتا هزینههای تبلیغات بالا و بسترهایی که برای تجارت مهیاست بسیار محدودترند و در مقابل آن دیجیتال مارکتینگ قرار میگیرد که به گستردگی معروف است و طیف وسیعی از ابزارها و پلتفرمها را با قیمتهای مختلف در اختیار شرکتها قرار میدهد. کمترین مزیتی که این ابزارها به ارمغان میآورند بازدهی بالاست یعنی با هزینه کمتر به مخاطب بیشتری دست پیدا کرد. در بازاریابی سنتی برای بدست آوردن مشرتیان بیشتر باید هزینهی زیادی صرف شود که پیش بینی میزان عملکرد آن دشوار است و اگر شرکتی بودجهی بالایی در اختیار نداشته باشد مجبور است از روشهای ارزان تری استفاده کند که احتمال موفقیت پایینی دارد اما در بازاریابی دیجیتال این مشکلات از بین میرود و فرصت زیادی برای کسب و کارهای کوچک ایجاد میکند. یکی دیگر از ویژگیهای بارز بازاریابی آنلاین این است که ابزارهای موجود قابلیت کنترل، مدیریت و ردیابی دارند و میتوان سریعا با بازخوردها، معایب و … مواجه شد و در سریعترین زمان ممکن به تغییرات بازار واکنش نشان داد. این مزیت باعث بازدهی بالا میشود و با هزینه ارزان تر میتوان وارد بازار شد و حتی اگر این بازار بسیار بزرگ باشد یک کسب و کار خرد میتواند با روشهای بازاریابی مدرن گروه خاصی از مخاطبان را هدف قرار داده و جذب کند.
کسب و کاری موفق تلقی میشود که علاوه بر جذب بازدیدکننده و کشاندن کاربران به سایت یا اپلیکیشن خود مسیری را فراهم کند که یک کاربر بالقوه تبدیل به یک مشتری شود و از محصولات و یا خدمات آنها خریداری نماید. نرخ تبدیل یعنی همین تبدیل بازدیدکننده به مشترک. کسب و کارهایی که بستر اینترنت را برای بازاریابی خود انتخاب میکنند به نرخ تبدیل بالاتری میرسند چرا که دیجیتال مارکتینگ روشی است که با ایجاد کانالهای ارتباطی سریعتر و کاراتر به افرادی دسترسی پیدا میکند که به شرکت آنها اهمیت میدهند. با استفاده از ابزارهای بازاریابی اینترنتی نظیر بهینه سازی موتورهای جستجو و با عملکرد درونگرا و استفاده از ایمیل مارکتیگ و بازاریابی شبکههای اجتماعی شرکتها بیشتر دیده میشوند و ظاهری جذابتر به خود میگیرند. شرکتهایی که از دیجیتال مارکتینگ استفاده میکنند از این طریق تنها کافی است منتظر بنشینند چون سیل کاربران است که به سمت آنها میآید و مجبور نیستند مانند بازاریابی سنتی به صورت فیزیکی و روی در روی به جذب مشتری بپردازند.
در مقاله بعدی به ادامه این بحث میپردازیم.