هر فردی با هر تخصصی، با چالش هایی هنگام انجام کارهای خود روبرو میشود و این مسئله بر هیچ کسی پوشیده نیست. یکی از متخصصانی که چالشهای زیادی دارند، دیجیتال مارکترها هستند. این افراد باید با استفاده از ابزارهای مختلف بازاریابی یک کسب و کار را انجام دهند و قطعاً در هر مرحله با چندین مشکل روبرو خواهند شد. در این مقاله میخواهیم به بررسی چالشهایی که این دسته از افراد با آن روبرو هستند، بپردازیم. همچنین راه حلهای کاربردی هم برای هر چالش ارائه میکنیم!
چالش هایی که دیجیتال مارکترها با آن روبرو هستند، کدامند؟
نگرانی و استرسهای مدام به عضوی جدایی ناپذیر از زندگی دیجیتال مارکترها تبدیل شده است. چالشهایی که در حیطه کاری دیجیتال مارکتینگ وجود دارد، فعالین این عرصه را درگیر استرسهای مدام کرده است. فعالیت در هر یک از شاخههای دیجیتال مارکتینگ، با همه مزایایی که دارد، یک عیب بزرگ دارد و آن وجود مشکلات دیجیتال مارکترها است. چالشهای دیجیتال مارکتینگ زندگی کاری و گاهی حتی زندگی شخصی دیجیتال مارکترها را تحت تاثیر قرار میدهند و به آنها استرس وارد میکنند. برای مثال یک کارشناس سئو زمانی که سایت مشتری با مشکل مواجه شود از خواب و خوراک میافتد تا بتواند آن مشکل را حل کند و سایت را به شرایط پیشین و مناسب خود بازگرداند؛ یا یک بازاریاب شبکههای اجتماعی باید بتواند بیشترین نرخ بازگشت سرمایه را با روشهای متفاوت رقم بزند و در این مسیر استرس زیادی را تجربه خواهد کرد.
در ادامه تعدادی از مهمترین مشکلات دیجیتال مارکترها و منابع استرسی که ممکن است در فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ به سراغ شما بیایند را آوردهایم. البته نگران نباشید. در کنار هر یک از این مشکلات دیجیتال مارکترها، روشی برای مقابله با استرس ناشی از آنها را نیز قرار دادهایم تا شاید به کمک آنها بتوانیم آرامش را به دنیای دیجیتال مارکترها بازگردانیم.
چالش اول) سنجش شاخصها
سنجش شاخصها به خودی خود فعالیت استرسزایی نیست اما در یکی از دو موقعیت زیر میتواند مشکلات دیجیتال مارکترها و مسائل استرسزا باشد:
اول این که در صورتی سنجش شاخصهای یک کمپین ممکن است باعث ایجاد استرس شود که شما برای مدت زیادی همه انرژی و توان خود را صرف یک کمپین کنید، همه دانستههای خود را برای به سرانجام رساندن آن به کار بگیرید و با متخصصین زیادی در مورد آن مشورت کنید ولی به نتیجه مطلوب نرسید. اگر سنجش شاخصهای این کمپین که حتی بیشتر از یک کار تمام وقت شما را درگیر خود کرده است، نشان بدهد که شما در رسیدن به اهدافی که برای خود تعیین کردهاید، ناموفق بودهاید احتمالا درگیر استرس خواهید شد.
هضم و درک این موضوع که شما با وجود تلاشهای بسیاری که کردهاید و بودجهای که برای این کار گذاشتهاید، در به سرانجام رساندن آن ناموفق بودهاید، یکی از بزرگترین چالشهایی است که دیجیتال مارکترها با آن درگیر هستند. البته درست است که نتیجه سنجش شاخصها میتوانند به شما اطلاعاتی در مورد رفتار کاربر، میزان اثرگذاری تبلیغات، تبلیغات بهینه و … بدهند، اما باز هم اینها چیزهایی نیستند که شما به دنبالشان بودهاید. شما باید برای کسب نتیجه مطلوب و بهبود کسبوکار خود باز هم برای کمپین مشابهی تلاش و هزینه کنید و این، همان قسمت پرچالش ماجراست که استرسهای زیادی را برای دیجیتال مارکترها به ارمغان میآورد.
در دومین حالت، شما مشکلی با نتایج سنجش شاخصها نخواهید داشت. چرا که اصلا معیاری برای سنجش ندارید!! بله این مورد اتفاق مرسومی است و شاید بتوان از آن به عنوان یکی از شایعترین چالشها و مشکلاتی که باعث بروز استرس در میان دیجیتال مارکترها میشود، یاد کرد. برای مثال، ۸۸ درصد از کسبوکارها، بازاریابی محتوا را برای بهبود شرایط برند خود، در استراتژیهای مارکتینگشان قرار دادهاند. اما جالب است که بدانید حدود ۵۷ درصد آنها میزان موفقیت خود در این زمینه را با هیچ معیاری اندازهگیری نمیکنند و موفقیت یا عدم موفقیت خود در این عرصه را به شانس واگذار مینمایند و همین باعث بروز استرس در دیجیتال مارکترها خواهد شد.
راه حل چیست؟
خود را از ابتدا نه برای استرس بلکه برای موفقیت آماده کنید. شما باید از ابتدا و در زمان تدوین استراتژیها به خوبی بدانید اصلیترین هدفی که از برگزاری این کمپین دارید، چیست. آیا به دنبال فروش بیشتر هستید؟ آیا میخواهید ویدیوهای شما بازدید بیشتری داشته باشند؟ یا تنها به دنبال تعامل بیشتر با مشتریان خود هستید؟
البته برای هر چه دورتر شدن از استرسهای دیجیتال مارکتینگ لازم است پس از تعیین هدف و خواسته اصلی خود، سایر اهداف کمپین را نیز مشخص کنید. چرا که هدف اصلی همیشه هم برآورده نمیشود و شما باید بدانید که این کمپین ممکن است چه مزایای دیگری برای کسبوکارتان داشته باشد. علاوه بر این بررسی تحقق یا عدم تحقق اهداف کمپین نیز کافی نیست و شما به چند شاخص دیگر برای سنجش میزان موفقیت یا شکست خود نیاز دارید. بررسی دقیق میتواند از فشار و استرس دیجیتال مارکترها بکاهد و آنها را به شرایط مسلط کند.
چالش دوم) کمبود یا نبود بودجه
دومین موردی که باعث بروز استرس در دیجتال مارکترها میشود، کمبود یا نبود بودجه است. البته این مورد برای همه ما، در هر موقعیت شغلی و یا حتی در زندگی شخصی، استرسزا است اما حساسیت این قضیه زمانی چندبرابر میشود که فرد یا افرادی از شما انتظار داشته باشند بیهیچ سرمایهای (یا با یک سرمایه اندک) برای آنها درآمدزایی کنید؛ بله! این همان انتظاری است که بیشتر کارفرمایان یا مشتریان از دیجیتال مارکترها دارند. چنین شرایطی را میتوان به این تشبیه کرد که کارفرما از شما میخواهد با یک ویدیوی خانگی و انتشار آن در یوتیوب به ۱۰۰۰۰ بازدید برسید در صورتی که او توان پرداخت هزینه تبلیغات محصول خود را ندارد. در چنین موقعیتهایی، با استرس و فشاری که بر دوش دیجیتال مارکترها میگذارند، چه میشود کرد؟
راه حل چیست؟
درست است که نداشتن بودجه کافی دردناک و از مهم ترین مشکلات دیجیتال مارکترها است اما آن چنان هم دور از ذهن نیست. تعداد شرکتها یا مشتریانی که با مشکل بودجه مواجه هستند، بسیار بیشتر از آنهایی است که بودجه کافی برای آزمون و خطا در اختیار شما قرار میدهند. به همین دلیل هم یافتن راه مقابله با این استرس، برای دیجیتال مارکترها ضروری است.
در چنین شرایطی مهمترین وظیفه شما که هرگز اجازه تخطی از آن را ندارید، واقعبین بودن است. از ابتدای کار به کارفرما بگویید که کدام دسته از انتظاراتش منطقی است و با بودجهای که برای این کار کنار گذاشته است، همخوانی دارد. به وضوح به او بگویید که با X تومان هزینه میتواند به Y مقدار موفقیت برسد، نه بیشتر و نه کمتر! بسیار پیش میآید که دیجیتال مارکترها در زمان استخدام و برای بالا بردن شانس خود، بودجههای کمی را برای کارهای بزرگ پیشنهاد میدهند. در چنین شرایطی با توجه به دانش کارفرما از اصول دیجیتال مارکتینگ ممکن است یکی از این دو موقعیت پیش بیاید:
- اگر او اطلاعات کافی در این زمینه داشته باشد، متوجه خامی و بیتجربگی شما خواهد شد و شما این کار را از دست خواهید داد.
- در دومین موقعیت که بسیار استرسزا و بدتر از موقعیت اول نیز هست، شما از طرف کارفرما منسوب به انجام این پروژه با بودجه کم خواهید شد و این شروع مشکلات دیجیتال مارکترها است. چرا که احتمالا دستیابی به موفقیتی بزرگ با بودجه کمی که کارفرما دارد، بسیار سخت یا غیرممکن است و همین استرس بسیاری برای دیجیتال مارکترها خواهد داشت.
به همین دلایل است که از شما خواستیم از ابتدا واقعبین باشید. درست است که هیچ کدام از ما توانایی پیشگویی آینده را نداریم اما اگر موقعیت را به منطقیترین حالت طراحی کنیم و مشخص نماییم که با این بودجه محدود میشود به چه موفقیتهایی دست یافت، احتمالا با تلاش و سختکوشی هدفمند میتوانیم به نتایج مطلوبی برسیم و از استرسهایی که دیجیتال مارکترها را احاطه کردهاند، در امان باشیم. پس از اینکه با کارفرما در مورد نظراتش، بودجهای که دارد و انتظاراتی که شما مسئول عملی کردنشان هستید، حرف زدید، باید دو دوتا چهارتا کنید که آیا بر اساس تجربیات پیشین و مشاهداتی که در این حیطه داشتهاید، میتوانید از پس چنین خواستههایی بربیایید یا نه. محاسبه کنید که برآورده کردن این خواستهها قرار است چه مقدار هزینه و انرژی از شما بگیرد، چه مقدار استرس برای شما خواهد داشت و در آخر آیا انجام این کار برای شما بهصرفه و منطقی است؟
از تمام این نکات گزارشی تهیه کنید و در اختیار کارفرما قرار دهید. این گزارش باید حاوی پاسخ به این سوال او باشد که چه کارهایی، تحت چه شرایط و با چه بودجهای قابل انجام هستند. تهیه و تدوین این گزارش به شما در رهایی از استرس ناشی از کمبود بودجه برای دیجیتال مارکترها، کمک خواهد کرد.
چالش سوم) آپدیتهای گوگل
دیجیتال مارکترها همواره در تلاش هستند تا خود را با تغییراتی که شرکت گوگل در هر آپدیت اعمال میکند، تطبیق دهند. آنها میخواهند وبسایتشان از همه معیارهای مطلوبی که گوگل در هر آپدیت تدوین میکند، برخوردار شود و گاهی حتی خود را از پیش آماده تغییر الگوریتمهای گوگل میکنند تا مبادا این تغییر الگوریتمها به شرایط سایت آسیبی بزند. همینها، عامل بروز مقدار زیادی استرس و نگرانی در دیجیتال مارکترها است.
آپدیتهای اساسی گوگل که در یک چشم بههمزدن و بدون هیچ اطلاع قبلی اعمال میشوند، ممکن است وبسایتهایی که شما مسئول بازاریابی دیجیتالشان هستید را تحت تاثیر قرار دهند و این تاثیر در اکثر مواقع تاثیر منفی است. دقیقا به همین دلایل لازم دیدیم آپدیتهای گوگل را در لیست مشکلات دیجیتال مارکترها و استرسهای دیجیتال مارکترها قرار دهیم و به دنبال راه مقابله با این استرس، برای ارائه به شما باشیم.
راه حل چیست؟
همه راه حلهای مقابله با این استرس دیجیتال مارکترها به نوعی همان توصیه قدیمی «پیشگیری بهتر از درمان» است. یکی از بهترین آنها، این است که هوشیار باشید و پابهپای گوگل قدم بردارید. گوگل پیش از تغییر الگوریتمهای خود در مورد اتفاقاتی که در حال رخ دادن هستند، اطلاعات کسب میکند و با توجه به آنها تصمیم میگیرد که الگوریتمهای خود را تغییر دهد. شما هم با کسب اطلاعات در مورد رخدادهای بازار دیجیتال و پیشبینی آپدیتهای احتمالی گوگل میتوانید با استرس خود مقابله کنید.
شما باید همگام با شرکت گوگل به مواردی مانند رفتار کاربران، اشکالات سایبری، هرزنامهها و ایرادات دیگر وبسایتها توجه کنید و خود را برای تغییرات احتمالی الگوریتمها بر اساس این مشاهدات، آماده نمایید. این کار پیشبینی آپدیتها را راحتتر میکند و از استرس دیجیتال مارکترها برای مواجهه ناگهانی با تغییرات اساسی، میکاهد. برای مثال آن زمانی را در نظر بگیرید که تلفنهای همراهی به بازار آمدند که به اینترنت وصل میشدند و به شما امکان گشتن در صفحات وب را میدادند. در چنین شریطی بود که گوگل و سایر موتورهای جستجو متوجه شدند که باید خود را با نیاز این دسته از کاربران نیز وفق دهند و تجربه کاربری متفاوتی برای آنها تدوین کنند. آن دسته از دیجیتال مارکترهایی که در حال بررسی بازار بودند، میتوانستند همانند گوگل متوجه تغییر شرایط و به وجود آمدن نیازهای جدید در میان کاربران شوند و پیش از اینکه از آپدیتهای جدید این شرکت ضربه بخورند، خود را برای این تغییرات آماده کنند. تغییر وبسایتها برای واکنش مناسب به تلفنهای همراه نه تنها صاحبان سایتها را از آپدیتهای احتمالی گوگل در امان نگهمیداشت بلکه به آنها نسبت به سایر وبسایتهای بیخبری که اصلا برای چنین آپدیتهایی آمادگی نداشتند، نیز برتری میبخشید.
درست است که اعمال تغییرات پیش از آپدیتهای جدید ممکن است همیشه هم به نتیجه مطلوب نرسد و کمی فشار و استرس به دیجیتال مارکترها وارد کند، اما مطمئن باشید که این استرس هرگز قابل مقایسه با استرسی که پس از آپدیتهای گوگل و به باد رفتن حاصل زحمات خود، تجربه خواهید کرد، نیست! اگر در خود این توان را نمیبینید که بازار را رصد و تحلیل کنید یا فکر میکنید برای تایید حدسهای خود به منابع معتبر دیگری نیز نیاز دارید، باید به دنبال راه حل دومی باشید. بازدید مرتب از بهترین وبلاگهای SEO و دیجیتال مارکتینگ و خواندن مطالب آنها، راه حل موثر دیگری برای مقابله با این استرس دیجیتال مارکترها است. چرا که پستهای این وبلاگها به دست افراد خبرهای که اطلاعات و ارتباطات گستردهای دارند، نوشته میشود. آنها با توجه به خواندهها، دیدهها و شنیدههای خود به نتایجی میرسند که پیشبینی آپدیتها و چگونگی انطباق وبسایت با این تغییرات را برای آنها راحتتر میکند. این افراد در اکثر مواقع دانستههای خود را در بلاگهایشان با علاقهمندان دیگر نیز به اشتراک میگذارند.
چالش چهارم) مدیریت چندین کار به صورت هم زمان
بیشتر دیجیتال مارکترها، چه فریلنسر باشند، چه در شرکتی استخدام شده باشند و چه کسبوکار خود را راهاندازی کرده باشند، عادت دارند با یک دست بیش از یک هندوانه بردارند. دیجیتال مارکترهایی که فریلنس کار میکنند، در بیشتر مواقع نه تنها کارشناس دیجیتال مارکتینگ، بلکه تولیدکننده محتوا، کارشناس سئو، طراح UX، کارشناس شبکههای اجتماعی و کارشناس تبلیغات کلیکی نیز هستند و همین تعدد کارها و وظایف، فشار و استرس زیادی را به آنها تحمیل میکند.
آنهایی که در یک شرکت استخدام میشوند، شاید با مشکل بالا مواجه نشوند و تنها برای پوزیشن خاصی استخدام شده باشند، اما بسیار پیش میآید که مجبور به همکاری با سایر بخشها شوند و از کار خود غافل بمانند. صاحبین کسبوکارها نیز بر کسبوکار خود تسلط بیشتری دارند و احساس میکنند در انجام کارهای خودشان از همه توانمندتر هستند و ترجیح میدهند با یک دست چند هندوانه را بردارند تا این که از افراد دیگری کمک بگیرند. همه اینها با وجود مزایایی که دارند، شما را خسته میکنند، فشار کاری زیادی دارند و استرس دیجیتال مارکترها را افزایش میدهند. به همین دلیل به نحوی باید با آنها مقابله کرد. اما چگونه؟
راه حل چیست؟
راه حل مقابله با این دسته از استرسهای دیجیتال مارکترها این است که در حیطه تخصص خود باقی بمانید و از تعهد دادن در مورد کارهای دیگری که تجربه، مهارت و زمان کافی برایشان ندارید، بپرهیزید. این که در جریان همه آپدیتهای حوزه دیجیتال مارکتینگ قرار بگیرید، اتفافی خجسته و ارزشمند است اما بهتر است در این مسیر بیشتر توجه و تمرکز خود را بر حیطه اصلی تخصص خود نگه دارید. شما برای مقابله با فشارها و استرس کار دیجیتال مارکترها باید اهداف اصلی خود را اولویتبندی کنید و سپس اگر باز هم زمان آزاد داشتید، به سراغ کمک به بخشهای دیگر بروید.
چالش پنجم) عدم تدوین استراتژی
عجله داشتن برای کسب نتایج، همواره مسبب ایجاد فشار و استرس بر دیجیتال مارکترها بوده است. درست است که امروزه همه میدانند به ثمر رساندن فعالیتهای حوزه دیجیتال مارکتینگ به صبر، حوصله و زمان بسیاری نیاز دارد، اما با این حال باز هم همه به دنبال این هستند که در اولین فرصت و کمترین زمان به بهترین نتایج برسند. به همین دلیل است که بهرهوری از استراتژی اهمیت زیادی پیدا میکند. موضوعی که بسیاری از دیجیتال مارکترها به آن بیتوجه هستند و همین استرس زیادی برای آنها به ارمغان میآورد. اگر در ابتدا به جای تدوین استراتژی و مشخص کردن مسیر راهی که شما را به نتایج مطلوبتان میرساند، درگیر پیشبرد اهداف بدون برنامه قبلی شوید، احتمالا مقدار زیادی از بودجه، زمان و انرژی مصرفی شما به هدر خواهد رفت.
راه حل چیست؟
طبیعی است که برای پیشگیری یا درمان استرس ناشی از نداشتن استراتژی باید یک استراتژی مناسب تدوین کنید! نیازسنجی نمایید، اهداف خود را مشخص کنید و سپس بر اساس این ۲ به تدوین بهترین و مناسبترین استراتژی برای کسبوکار خود بپردازید. طی کردن مراحل زیر در ابتدای یک پروژه یا کمپین ضروری است. چرا که هم میتواند بشانس موفقیت آن را بالاتر ببرد و هم از استرس دیجیتال مارکترها میکاهد:
- جامعه مخاطبین خود را تعیین کنید.
- اهداف خود را مشخص نمایید.
- بودجهای که میتوانید به این پروژه اختصاص دهید را تعریف کنید.
- استراتژی کسبوکار خود را تدوین نمایید.
- این استراتژی را پیاده کنید.
- نتایج را ارزیابی کنید.
- دوباره مراحل بالا را طی کنید.
چالش ششم) عدم ایجاد نرخ تبدیل
رسیدن به نتایج مطلوب در یک کمپین تبلیغات کلیکی و پایین آوردن هزینه تبلیغات در عین دریافت نتیجه خوب از آن، باعث رضایت دیجیتال مارکترها میشود. البته در چنین مواقعی استرس عدم ایجاد کانورژن نیز در کمین است. چرا که این کمپین تبلیغات کلیکی ممکن است با وجود موفقیت در دریافت کلیکها، در تبدیل کاربران ورودی به مشتری، موفق نباشد. درست است که شما به اندازه کافی و از همان کانالهای مدنظرتان کلیک دریافت میکنید، اما ممکن است نرخ تبدیل شما را راضی نکند. چرا که وبسایت شما با وجود بازدیدهای بسیاری که از آن میشود، هنوز به درآمدزایی نرسیده است و این موضوع چالش بزرگیست که باید حل شود.
راه حل چیست؟
برای کمک به رفع این استرس دیجیتال مارکترها، لازم است که این مشکل ریشهیابی و حل شود. تعداد و نرخ بالای کلیک و پایین بودن نرخ تبدیل یا همان Conversions Rate، در بیشتر مواقع به معنی وجود مشکلی در لندینگ پیج (صفحه فرود) یا وبسایت است. در پایین تعدادی از مرسومترین مشکلاتی که باعث ریزش کاربران میشود و آنها را از خرید بازمیدارد، آوردهایم:
- سرعت بارگذاری صفحه: این که لندینگ پیج یا سایر صفحات وبسایت شما با چه سرعتی بارگزاری میشوند، حائز اهمیت بسیار است. طولانی شدن این زمان ممکن است افراد را از بازدید وبسایت و محصولات یا خدمات شما منصرف کند. در چنین شرایطی شما کلیک دریافت میکنید اما با مشکل عدم ایجاد کانورژن مواجه خواهید شد. Maile Ohye، یکی از گوگلرهای سابق، میگوید: «آستانه مقبولیت وبسایتهای تجارت اکترونیکی، ۲ ثانیه است اما، ما در گوگل تلاش میکنیم تا زمان بارگذاری صفحات را به کمتر از نیم ثانیه برسانیم. »
- طراحی: آیا ورود به سایت شما کاربران را گیج و سردرگم میکند؟ بیشتر افراد با ورود به یک سایت گیجکننده، به سرعت و بدون توجه به محتوای سایت، آن را ترک میکنند. برای مثال وبسایتی را درنظر بگیرید که بلافاصله پس از ورود، یک پاپ-آپ بزرگ که سه چهارم صفحه را میگیرد و اصلا مشخص نیست که چگونه میشود از شر آن خلاص شد را به جان شما میاندازد. آیا شما هم ترجیح نمیدهید که به جای گشتن به دنبال روش بستن پاپ-آپ، به کلی آن صفحه را ترک کنید؟ یا مثلا اگر ۹۰ درصد سایتی با محتواهای متنی پراکنده پر شده باشد، آیا شما به آن صفحه علاقهمند خواهید شد؟ صفحاتی که کاربران را گیج میکنند، مسیر مشخصی برای دنبال کردن محتواها به مخاطب ارائه نمیدهند و پر از باکسهایی هستند که نمیشود فهمید کدام یک را باید اول از همه خواند، باعث عدم ایجاد کانورژن خواهند شد. اگر سایت شما هیچ یک از این ایرادات را ندارد، اما باز هم نمیتواند در تبدیل کاربران به مشتری، موفق باشد باید آن را بررسی کنید. برای بررسی سایت و پیدا کردن مشکلات آن از چند نفر بخواهید تا به وبسایت شما سر بزنند و آن را نقد کنند. بهرهگیری از نظرات افرادی با دیدگاههای مختلف، میتواند به شما در بهبود طراحی سایت کمک کند.
- محتوا: محتوای تبلیغات شما باید با آنچه که در لندینگ پیج و وبسایتتان دیده میشود، همخوانی داشته باشد. اگر به کاربری قول تحفیف ۷۰ درصدی برای خرید لباس زمستانی دادهاید، ولی او پس از کلیک با صفحهای مواجه شود که در آن یکی دو لباس تخفیفدار بیشتر نیست، احتمالا بدون برقراری هیچ تعامل دیگری، وبسایت شما را ترک خواهد کرد. به همین دلیل هماهنگی محتوای تبلیغ کلیکی و لندینگ پیج وبسایت شما، از اهمیت زیادی برخوردار است و وجود تناقض بین این دو، میتواند باعث عدم ایجاد تبدیل شود.
-
راهکارهای افزایش بازدهی دورکاری در دوران کرونا
چالش هفتم) خطاهای زبانی
آخرین موضوعی که میتواند باعث بروز استرس در دیجیتال مارکترها شود، خطاهای زبانی است. تقویمهای محتوایی و لیست کارهایی که باید انجام دهید، هر روز طولانیتر از دیروز میشوند، افزایش فشار کاری شما را به تندتر دویدن وامیدارد و عجله کردن در تولید محتواهای تبلیغات یا وبسایت، خطاهای تایپی، املایی یا دستور زبانی بسیاری را به محتواهای شما میافزاید. خطاهایی که گاهی قابل اصلاح نیستند و حتی اگر قابل اصلاح باشند، احتمالا قرار است به دوبارهکاری ختم شوند و از شما یا ویراستار متن وقت بگیرند.
راه حل چیست؟
صبور باشید و عجله نکنید. راه حل مقابله با این استرس دیحیتال مارکترها، چیزی جز آرامش و خونسردی نیست. مطمئن باشید خواندن دوباره یک نوشته برای اصلاح ایرادات زبانی آن، بسیار بهصرفهتر و منطقیتر از ارسال یک اصلاحیه، عذرخواهی از خوانندگان یا راهاندازی دوباره کمپین تبلیغاتی است. پس حتما یا خودتان این کار را بکنید و یا از یکی از همکاران یا ویراستاران تیم دیجیتال مارکتینگ بخواهید تا این کار را برای شما انجام دهند.
البته منظور ما این نیست که در تهیه و ویرایش محتوا وسواس به خرج بدهید. خطاهای کوچک ممکن است از هر انسانی سر بزنند و هیچ کس نباید بابت چنین خطاهایی سرزنش شود. تنها خواسته ما از شما این است که با کمی دقت و بدون استرس کارهای انجامنشدهای که در لیست خود دارید، محتوا را بنویسید و تنها چند دقیقه وقت، صرف بازخوانی و ویرایش آن کنید تا این خطاها به حداقل برسند و بیش از آن چه که باید از شما وقت، هزینه و انرژی نگیرند.
نتیجه گیری
دیجیتال مارکترها هم مانند هر دسته از متخصصان دیگر چالش هایی دارند که در طی مسیر، با آن روبرو میشوند! در این مواقع چاره ای به جز پیدا کردن راه حل ندارند و به همین دلیل است که گاهی اوقات این دسته از متخصصان واقعاً سردرگم میشوند. در این مقاله به بررسی چند مورد از چالش ها مشکلات دیجیتال مارکترها و راهحل عملی برای آن پرداختیم که امیدواریم مفید واقع شود.