جیمی تیووان قبل از اینکه مایکروسافت دوباره به اوج برسد، به این شرکت پیوست. در سال 2006، او در حال اتمام دکتری خود در زمینه هوش مصنوعی در دانشگاه MIT بود و گزینه‌های زیادی برای انتخاب داشت. اما او به بخش تحقیقاتی مایکروسافت جذب شد که به نوعی یکی از معتبرترین بخش‌های این مجموعه به شمار می‌رفت.

تیووان در مایکروسافت ماند، در حالی که شرکت مادر در دوران انتقال به عصر موبایل دچار اشتباهات زیادی می‌شد. با این حال، داستان مایکروسافت با او تفاوت ویژه‌ای داشت. او توانست با تمرکز بر تحقیق و توسعه، به مایکروسافت کمک کند تا در این دوران چالش‌برانگیز، مسیر جدیدی را برای خود پیدا کند.

تلاش‌های تیووان و تیمش در زمینه هوش مصنوعی و نوآوری‌های فناوری، به مایکروسافت این امکان را داد تا به تدریج خود را با تغییرات بازار وفق دهد و به یکی از پیشگامان صنعت فناوری تبدیل شود.

مایکروسافت در 50 سالگی: غولی در عرصه هوش مصنوعی و هنوز در پی تسلط بر بازار

با شروع دهه 2010، پیشرفتی تکنولوژیک به وقوع پیوست که زمین‌لرزه‌ای در عرصه فناوری ایجاد کرد. یکی از روش‌های هوش مصنوعی به نام یادگیری عمیق به‌عنوان ابزاری قدرتمند برای ارتقای محصولات نرم‌افزاری معرفی شد. این فناوری به سرعت توجه شرکت‌های بزرگ فناوری مانند گوگل و فیس‌بوک را جلب کرد و آن‌ها به سرعت به جذب محققان و متخصصان یادگیری ماشین روی آوردند.

اما مایکروسافت به‌گونه‌ای متفاوت عمل کرد و تا حدی وارد این حوزه شد و سرمایه‌گذاری کمتری در زمینه یادگیری عمیق انجام داد. تمرکز مایکروسافت بیشتر بر روی استخراج سود از منابع نقدی مطمئن خود، یعنی ویندوز و آفیس، باقی ماند. این رویکرد باعث شد که مایکروسافت در مقایسه با رقبای خود در زمینه نوآوری و پیشرفت‌های فناوری، عقب‌تر بماند.

با این حال، در سال‌های بعد، مایکروسافت متوجه اهمیت یادگیری عمیق و هوش مصنوعی در تحول صنعت فناوری شد و تلاش‌های خود را برای جبران این تأخیر آغاز کرد. این تغییر رویکرد در نهایت به مایکروسافت کمک کرد تا به یکی از بازیگران اصلی در زمینه هوش مصنوعی و یادگیری ماشین تبدیل شود و به توسعه محصولات و خدمات جدید بپردازد.

در سال 2014، مایکروسافت با ارتقای ساتیا نادلا، مردی که سال‌ها در تلاش برای رسیدن به مقام مدیرعاملی بود، مردم را غافلگیر کرد. نادلا 22 سال زمان صرف کرده بود تا با هوش و پشتکار خود به این مقام برسد. علاوه بر این ویژگی‌ها، او از محبوبیت خاصی برخوردار بود، که در مایکروسافت نادر به نظر می‌رسید.

نادلا به خوبی فرهنگ شرکت را می‌شناخت و می‌دانست که باید آن را تغییر دهد. او به عنوان مدیرعامل، تمرکز خود را بر روی نوآوری و همکاری قرار داد و سعی کرد تا روحیه‌ای جدید و مثبت را در میان کارکنان و فرهنگ سازمانی مایکروسافت ایجاد کند.

سه سال بعد، تیووان به عنوان مشاور فنی سوم نادلا منصوب شد -اولین کسی که پیشینه‌ای در زمینه هوش مصنوعی داشت-. سپس او به عنوان رییس بخش علمی منصوب شد و وظیفه او این بود که هوش مصنوعی را به محصولات شرکت آن زمان تزریق کند. در سال 2019، نادلا تصمیم جسورانه‌ای گرفت و 1 میلیارد دلار برای همکاری با OpenAI اختصاص داد، شرکتی کوچک اما پیشرو که در حال رهبری این عرصه بود. مایکروسافت دسترسی بی‌حد و حصر به فناوری آن پیدا کرد. این یک ریسک بزرگ بود حتی کارشناسانی مانند تیووان که پیشرفت‌های OpenAI را در طول سال‌ها مشاهده کرده بودند، مشکوک بودند که این فناوری بتواند تفاوت زیادی ایجاد کند.

سپس، در اواخر تابستان 2022، تیووان به یک دمو از آخرین مدل زبان بزرگ  OpenAI، GPT-4  دعوت شد که در مقر مایکروسافت در ردموند برگزار می‌شد. این دمو در اتاق کنفرانسی بدون پنجره و با فرشی خاکی در ساختمان 34 برگزار شد، جایی که نادلا کار می‌کند. دو نفر از بنیان‌گذاران  OpenAI، گرگ بروکمن و سم آلتمن، لپ‌تاپی را به همراه داشتند. بروکمن با نمایشی که تیووان قبلاً در مدل قبلی، GPT-3.5  دیده بود، آغاز کرد. مدل جدید با پیچیدگی بیشتری پاسخ می‌داد، اما تیووان تحت تأثیر قرار نگرفت. او می‌دانست چگونه می‌تواند مدل‌های زبان بزرگ را با درخواست‌هایی که سیستم را به‌عنوان یک جملات پیچیده و در هم برهم نشان می‌دهد، شکست دهد. پس از آن او سیستم را امتحان کرد. در یک نقطه، از آن خواست که جمله‌ای درباره مایکروسافت بنویسد که هر کلمه آن با حرف G شروع شود. نرم‌افزار پاسخی را ارائه داد، اما از واژه “مایکروسافت” استفاده کرده بود. تیووان پاسخ را چالش کرد و GPT-4 اعتراف کرد که اشتباه کرده است اما سپس از او پرسید که آیا جمله باید در مورد مایکروسافت باشد؟ سپس جمله‌ای جایگزین ارائه کرد که نام شرکت در آن استفاده نشده بود.

یووان شوکه شده بود، نه فقط از نحوه برخورد GPT-4 با مشکلات، بلکه از خودآگاهی آن. او چنین عملکردی را برای سال‌ها و شاید دهه‌ها پیش‌بینی نمی‌کرد.

پس از جلسه، او به خانه‌اش رانندگی کرد و در طول مسیر تمرکز خود را از دست داد. در نهایت، به کنار جاده رفت و وارد پارکینگ یک فروشگاه شد. او می‌گوید: “نشستم در ماشینم و یک فریاد بلند کشیدم، سپس به خانه رفتم و فیلم ترمیناتور 2 را تماشا کردم.”

مدتی بعد، او به محل کار رفت و لباس سارا کانر، قهرمان سرسخت فیلم، را پوشید. تیووان می‌دانست که باید چه کاری انجام دهد. OpenAI شاید GPT-4 را ساخته باشد، اما کارفرمایش حق انحصاری ساخت آن را به محصولات خود داشت و می‌توانست در مهم‌ترین لحظه تاریخ فناوری، بر دیگر غول‌های تکنولوژی پیروز شود.

یک سال و نیم بعد، برای اولین بار در تاریخ نزدیک به 50 ساله‌اش، ارزش مایکروسافت به 3 تریلیون دلار رسید. این موفقیت نه تنها نشان‌دهنده تأثیر عمیق فناوری‌های نوین بر بازار بود، بلکه تأکیدی بر رهبری و دیدگاه استراتژیک تیووان در مواجهه با چالش‌های جدید دنیای فناوری به شمار می‌رفت. او توانست با درک صحیح از موقعیت و نیازهای بازار، مایکروسافت را به سمت موفقیت‌های بزرگ هدایت کند.

مایکروسافت در دوران تسلط

دو سال پس از دمویی که ذهن تیووان را شگفت‌زده کرد، در میان حدود 5000 نفر از اعضای تیم فروش مایکروسافت تفاوتی آشکار دیده می‌شود. رویدادی در آغاز سال مالی جدید در ماه جولای برگزار می‌شود و یک روز کامل از دموهای محصولات و سخنرانی‌های انگیزشی برای حضار نمایش داده خواهد شد. مهم‌ترین لحظه این رویداد، سخنرانی ساتیا نادلا است. ده‌ها هزار نفر از کارکنان مایکروسافت این رویداد را از پشت میزهای خود، اتاق‌های کنفرانس، و برای کسانی که در مناطق زمانی دور هستند، از آشپزخانه‌ها و دفاتر خانه پخش می‌کنند تا از رییس خود بشنوند.

روی صحنه، یک مهندس که در خدمات مشتریان سرویس ابری Azure کار می‌کند و توضیح می‌دهد که چگونه ابزارهای مبتنی بر OpenAI می‌توانند یک روند کاری را دگرگون کنند. او به جمع می‌گوید که یک توسعه‌دهنده از تیم AI در حین کار با مشتریان، با او همراه شده و سپس یک ربات برای انجام بخش زیادی از کار او توسعه داده است که به نظر می‌رسد بهتر از خود او این کار را انجام می‌دهد. ربات در اواخر سال 2023 راه‌اندازی شد. “ما 100 میلیون دلار صرفه‌جویی کرده‌ایم!” او می‌گوید در مورد برنامه پشتیبانی مبتنی بر هوش مصنوعی. “افزایش 31 درصدی در حل مشکلات در اولین تماس! کاهش 20 درصدی در مشکلات مربوط به مسیریابی! سال آینده 400 میلیون دلار صرفه‌جویی خواهیم کرد.”

پس از خروج این مهندس از صحنه، نادلا از پشت صحنه وارد می‌شود. مدیرعامل لاغر و بی‌مو که تی‌شرت، شلوار خاکی و کتانی پوشیده است، به محض اینکه قدم برمی‌دارد، صدای تحسین‌برانگیز تماشاگران شروع می‌شود. همه ایستاده‌اند و با دست زدن کند از او استقبال می‌کنند. این همان مردی است که نه تنها حساب‌های بانکی آنها را افزایش داده، بلکه موقعیت اجتماعی آنها را به اوج رسانده است. یکی از کارکنان قدیمی گفت: “مردم به مایکروسافت نگاه می‌کنند و فکر می‌کنند دوباره جذاب شده است.”

نادلا در حالی که لبخندی می‌زند و تحسین جمع را می‌پذیرد، با دست‌هایش حرکات آرامی می‌کند تا جمعیت را به سکوت دعوت کند. پس از اینکه جمعیت به صندلی‌هایشان بازگشتند، او مستقیماً به سوالی می‌پردازد که من را به این روز و مکان کشانده است: “ما وارد پنجاهمین سال خود به عنوان یک شرکت شده‌ایم،” می‌گوید. “و یک سوال دارم که همیشه در تلاش برای پاسخ دادن به آن بوده‌ام … چطور این اتفاق افتاد؟ چطور ما به عنوان یک شرکت مهم و مرتبط در صنعتی که هیچ احترامی برای سنت قائل نیست، اینجا هستیم؟”

حالا مایکروسافت برخلاف تمام انتظارات، نه تنها در اوج باقی مانده است، بلکه بعد از نیم‌قرن به نظر قرار است دوباره در بالاترین نقطه قرار گیرد و بازار تکنولوژی را در چنگ خود بگیرد.

Leave a comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *