هر انسانی با انسانهای دیگر متفاوت است، بنابراین وقتی پای خلق محتوای آنلاین به میان میآید، بهتر است ببینیم مخاطبانمان چه کسانی هستند و دوست دارند چه چیزهایی بدانند. اینجاست که «بخشبندی مخاطب» (Audience segmentation) میتواند مفید واقع شود.
در این مطلب توضیح خواهیم داد بخشبندی مخاطب به چه معناست و چگونه میتوان از آن برای بهبود کمپینهای بازاریابی محتوایی استفاده کرد.
بخشبندی مخاطب یعنی چه؟
به تقسیم مخاطبان به گروههای مختلف بر اساس هویت و علایقشان، بخشبندی مخاطب گفته میشود. بخشبندی مخاطب به شما کمک میکند به جای صرف زمان و پول خود برای هدفگیری طیف گستردهای از افراد، گروههایی را شناسایی کنید که بیشترین علاقه را به محصول یا خدمات شما دارند.
نتیجهی این کار، ارتباط مقرونبهصرفهتر و اثربخشتر با مشتریان بالقوه خواهد بود.
شما میتوانید با تحقیق روی مخاطب خود و تقسیم کردن آنها به چند گروه، محتوای ویژهای خلق کنید که آنها را به وجد بیاورد، سرگرم کند و به تعامل وا دارد.
برای مثال، کسبوکاری در حوزهی نگهداری از حیوانات خانگی را تصور کنید که در شرف تدوین استراتژی بازاریابی محتوایی خود است. اولین قدم، بخشبندی مخاطبان بالقوه و شناسایی گروههایی خواهد بود که از خدمات این کسبوکار سودمند خواهند شد: مثلاً کسانی که در برهههای مختلف، زمان لازم برای نگهداری صحیح از حیوانات خانگی خود را ندارند، یا کسانی که میخواهند حیوانات خانگیشان گهگاه در کنار دیگر حیوانات نگهداری شوند.
قدم بعدی، تولید محتوا برای این گروه خاص از افراد خواهد بود. محتوای مناسب برای گروهی که زمان کافی برای نگهداری از حیوانات خود را ندارند میتواند محتوای مفیدی در خصوص شیوههای سرگرم کردن حیوانات خانگی یا راهنمای میزان مناسب تحرک روزمره برای نژادهای مختلف سگ باشد.
چرا بخشبندی مخاطب تا این حد در خلق و انتشار محتوا اهمیت دارد؟
درک عادات و اولویتهای مخاطب میتواند به شما کمک کند محتوای خود را مستقیماً در جهت همان گروه از افراد هدفگیری کنید.
برای مثال، اگر قصد دارید ابزار جدیدی برای بهداشت دندان حیوانات خانگی ارائه کنید و آنالیتیکس وبسایتتان بر اساس آمار نشان میدهد مردان جوان در مقایسه با دیگران تمایل بیشتری به خرید ابزارهای گوناگون برای حیوانات خود دارند، این یعنی احتمالاً باید محتوای خود را به سمت این گروه هدفگیری کنید.
یک مزیت دیگر آن است که بتوانید رفتار مخاطب را تشخیص دهید و با استفاده از این اطلاعات، رویکرد بازاریابی خود را پالایش کنید. مثلاً حالا که میدانید مردان جوان به خرید وسایل جانبی برای حیوانات خانگی خود علاقه نشان میدهند، میتوانید تحقیقات خود را یک پله جلوتر ببرید و ببینید این بخش از مخاطبان هر چند وقت یک بار و در چه بازهای از روز سگ خود را برای هواخوری بیرون میبرند.
سعی کنید به این سوال پاسخ دهید: این گروه از کدام شبکههای اجتماعی بیشتر استفاده میکند؟ این گروه در اوقات فراغت خود به چه فعالیتهایی میپردازد؟ برای مثال، کسانی که از ماهیت بصری یک پلتفرم اجتماعی مثل «پینترست» لذت میبرند، احتمالاً در مقایسه با کسانی که اهل مطالعه و شرکت در فرومهای اینترنتی هستند محتوای متفاوتی را میپسندند. وقتی پای خلق محتوای بهینهسازی شده برای این گروه به میان میآید، تمام این اطلاعات میتواند ارزشآفرین باشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص عبارات مورد جستجوی افراد، میتوان از ابزارهای رایگانی مثل Answer The Public و Keyword Planner استفاده کرد. ابزارهای تحلیلی موجود روی شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک و توییتر نیز برای کسب اطلاعاتی در خصوص ویژگیهای جمعیتشناختی و رفتاری مخاطبان مفید واقع میشوند.
شما میتوانید با تعدادی از این ابزارها دست به آزمون و خطا بزنید و نتایج خود را با هم مقایسه کنید تا در خصوص هویت مخاطب خود و رفتار آنلاینش تصویر کاملتری به دست بیاورید.
در نهایت، صحبت کردن با مردم را از یاد نبرید. فراموش کردن این مورد در دنیای آنلاین امروز موضوع عجیبی نیست، اما ارتباط رو در رو با مردم میتواند اطلاعات واقعاً منحصر به فردی در خصوص هویت و نیازهایشان در اختیار شما قرار دهد.
جمعبندی
به عنوان جمعبندی، چند سوال مطرح میکنیم که میتوانید یک بار دیگر به پاسخشان خوب فکر کنید:
• چرا بخشبندی مخاطب در بازاریابی محتوایی تا این حد اهمیت دارد؟
• این کار چگونه به برندها در خلق و انتشار محتوا کمک میکند؟
• برای درک بهتر مخاطب خود چه ابزارهایی را میتوان امتحان کرد؟