یکی دیگر از راههای شخصیسازی محتوا برای محصول، قرار دادن انتخابهای مختلف برای کاربران است. به عنوان مثال فرض کنید بخواهید یک لباس خریداری کنید؛ برای خرید لباس شما باید سایز، رنگ، استایل و… را متناسب با نیاز خود انتخاب کنید. البته در اکثر مواقع سایز، رنگبندی و استایل لباسهای برندهای مختلف کمی فرق دارند و این باعث ایجاد سردرگمی برای شما میشوند.
اگر خودتان یک فروشگاه آنلاین لباس دارید، احتمالاً کاربران شما هم با این مشکل مواجه میشوند! برای این کار میتوانید راهنمای سایزبندی مربوط به هر برند را در صفحه محصول آن برند قرار دهید. البته این راهکار برای فروشگاههایی است که محصولات سایر برندها را میفروشند اما اگر خودتان برند هستید و محصولات برند خودتان را میفروشید، دست شما کمی بازتر خواهد بود.
معمولاً هر برندی اطلاعات محصولات خود را بهتر میداند و این مسئله میتواند برای کاربر رضایت بیشتری را فراهم کند. فروشگاه ایندوچینو (Indochino) یکی از برندهای معتبر در زمینه کتوشلوار است که توانسته رضایت کاربران زیادی را جلب کند. این فروشگاه نسبت به سایر برندها، یک مزیت در هنگام انتخاب محصول دارد! مزیت این فروشگاه این است که پیش از پرداخت هزینه محصول، کاربران در بخش سبد خرید باید سایز خود را به دقت وارد کنند. حال این فروشگاه متناسب با سایر آنها، محصول را برایشان تهیه میکند و کاربر هنگام دریافت محصول، رضایت کامل را در مورد سایزبندی محصول دارد.
- اهمیت شخصیسازی محتوا در کسبوکارها – بخش سوم
- اما چرا باید این کار را انجام داد؟ هدف ما از شخصیسازی محتوا جلب رضایت کاربران و ایجاد تجربه خرید عالی برای آنها است. بسیاری از کاربران ترجیح میدهند تا یک کتوشلوار ۶۰۰ دلاری متناسب با سایز خود را بپوشند تا اینکه محصول ۴۰۰۰ دلاری خریداری کنند اما متناسب با سایز آنها نباشد. فروشگاه ایندوچینو شاید یک برند خیلی معروف نباشد، اما با شخصیسازی گزینههای خرید توانسته مشتریان زیادی جذب کند. زیرا کاربران با اطمینان زیادی خرید خود را انجام میدهند و مطمئن هستند که محصول دریافتی، دقیقاً همان چیزی است که به آن نیاز دارند.
چنین کارهایی میتواند نقطه قوت فروشگاه شما به حساب بیاید؛ زیرا محصول کاملاً مناسب کاربر است و دیگر نیازی به بازگشت محصول توسط کاربران که نیازمند زمان و هزینه است، نیست.
گرچه شخصیسازی تاکتیکی است که بهطور گسترده توسط بازاریابان در صنایع مختلف پذیرفته شده است، اما هنوز چالشهای فراوانی در رابطه با کیفیت دادههای مربوط به مشتریان وجود دارد. بر اساس تحقیقات و مصاحبههای گستردهای که تحت عنوان «صدای مشتری» صورت گرفته، درباره وضعیت فعلی شخصیسازی چنین میگویند: فعالیت کسبوکارها در زمینه شخصیسازی هوشمندانه نیست. کسبوکارها آنچه برای مشتری مهم است را شخصیسازی نمیکنند.
با توجه به پیشرفت تکنولوژی، انتظارات من بهعنوان یک مشتری بالا رفته. ایمیلهایی که براساس «پیشینه خرید» شخصیسازی میشوند، دیگر پاسخگوی نیاز مشتریان نیستند. مشتری دوست دارد ایمیلهایی دریافت کند که ترجیحات و علائق او را منعکس کنند. به اعتقاد رومن، مشتری امروز انتظار دارد که در تمامی مراحل تعاملش با یک کسبوکار (مراحلی از قبیل جذب مشتری، آشناسازی، مدلسازی، غافلگیری و قدردانی از مشتری، فروش جانبی، بیشفروشی و…) شخصیسازی صورت پذیرد: گرچه میان کاربران، نگرانیهای فراوانی در رابطه با حفظ حریم خصوصی در فضای مجازی وجود دارد، اما بسیاری از مشتریان حاضرند داوطلبانه اطلاعات شخصی خود را برای شخصیسازی در اختیار کسبوکارها قرار دهند. شخصیسازی میتواند به روشهای مختلفی انجام شود.
هدفگیری مجدد در تبلیغات کاربران را به سایت شما باز میگرداند!
یکی از مهمترین مسائلی که کسبوکارهای کمی به آن توجه میکنند، این است که کاربران قبلی نرخ تبدیل بیشتری نسبت به کاربران جدید دارند! هدفگیری مجدد در تبلیغات به شما کمک میکند تا بتوانید کاربرانی که قبلاً از سایت شما بازدید کردهاند را به سایت خود بازگردانید. با آنالیز رفتار کاربران در سایت میتوانید متوجه شوید که چرا کاربری که قبلاً از سایت شما بازدید کرده ، خریدی انجام نداده است! با رفع آن مشکل و هدفگیری مجدد در تبلیغات برای جذب کاربران قبلی به راحتی میتوانید آنها را به خرید محصولات فروشگاه آنلاین خود ترغیب کنید.
رایجترین شکل شخصیسازی که مورد توجه بسیاری از بازاریابان بوده و بسیاری از مشتریان آن را تجربه کردهاند، شخصیسازی وبسایت است. سایت آمازون شخصیسازی را به بهترین شکل ممکن انجام داده است. وقتی شما محصولی را از این سایت خریداری میکنید، دفعه بعدی که به این سایت رجوع میکنید، محصولاتی را برای شما به نمایش میگذارد که اخیرا خریداری کردهاید یا احتمالا خریداری خواهید کرد.
برخی از کاربران هم هستند که محصولی از فروشگاه آنلاین شما را به سبد خرید خود اضافه میکنند، اما آن را پرداخت نمیکنند! این مسئله به این معنی است که کاربر به آن محصول نیاز یا علاقه دارد اما یک موضوع باعث شده تا از خرید خود منصرف شود. حتی ممکن است کاربر یادش رفته باشد که محصول را به سبد خرید اضافه کرده! بنابراین میتوانید با هدفگیری مجدد این کاربران در تبلیغات، محصولات خود را به آنها نمایش دهید و آنها را تشویق به خرید محصول کنید.
استارتآپی از روش هدفگیری مجدد برای کمپین تبلیغاتی فیسبوک خود استفاده کرده و نتایج آن به صورت زیر است: “ما در ابتدا تنها ۵۰ دلار برای کمپین تبلیغاتی خود کنار گذاشته بودیم، اما همانطور که در بالا میبینید هزینه کمپین ما بیش از ۸,۰۰۰ دلار شد! چه اتفاقی در این میان افتاد؟ خود کاربران باعث افزایش بودجه تبلیغات شدند. ما پس از آن که کمپین خود را اجرا کردیم، سود بسیار خوبی کسب کردیم و همین مسئله باعث شد تا دائماً (تا پایان کمپین تبلیغاتی) بودجه تبلیغات را زیاد کنیم. جالب است بدانید سود حاصل از این کمپین تبلیغاتی بیش بیش از ۱۲۹,۶۲۲ دلار بود که بسیار بیشتر از نرخ تبدیل روشهای سنتی است! در واقع RIO این روش بسیار عالی بوده، نظر شما چیست؟” در مقاله بعدی به ادامه این بحث میپردازیم.