شبکههای اجتماعی کمک بسیار زیادی به شبکه کاربران مختلف کرده است و باعث بوجود آمدن نقشهای جدید شده است. یکی از آنها که طرفداران بسیار زیادی دارد، اینفلوئنسر مارکتینگ است. اینفلوئنسر مارکتینگ (Influencer marketing) یک روش بازاریابی است که از افراد شناخته شده در حوزههای کاری مختلف برای رساندن پیغام برند به بازار استفاده میشود. درواقع شما در این روش به افراد تأثیرگذار یا اینفلوئنسرها (influencers) مبلغی را پرداخت میکنید که محصول یا خدمات شما را به شکل غیرمستقیم برای مشتریها تبلیغ کنند. اینفلوئنسر مارکتینگ معمولا با اشکال دیگری از بازاریابی یعنی بازاریابی شبکههای اجتماعی و بازاریابی محتوا همراه است. بازاریابی شبکههای اجتماعی از این جهت اهمیت دارد که بتواند پیغام اینفلوئنسرها را به سراسر جهان برساند. اهمیت بازاریابی محتوا نیز بالا است و این محتوا یا توسط خود اینفلوئنسرها نوشته میشود یا برند، متن مورد نظر خود را در اختیار آنها قرار میدهد. نکتهای که باید به آن توجه شود این است که اگرچه بازاریابی شبکههای اجتماعی و بازاریابی محتوا بخشی از اینفلوئنسر مارکتینگ هستند، اما با یکدیگر مترادف نیستند.
اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟
پیش از تعریف مفهوم اینفلوئنسرمارکتینگ، اگر نگاهی به معنای لغوی آن داشته باشیم، واژهی ” Influence” به معنای تاثیرگذاری بوده و Influencer به (فرد) تاثیرگذار گفته میشود. پس اینفلوئنسر مارکتینگ را میتوان بازاریابی افراد تاثیرگذار ترجمه کرد. در واقع تعریف اینفلوئنسرمارکتینگ دقیقا در معنای لغوی آن آشکار است.به بیان خلاصهتر؛ اینفلوئنسرمارکتینگ به بازاریابی محصولات و خدمات از طریق افرادی که تاثیر بر تصمیم خرید مردم دارند گفته میشود. این تاثیرگذاری از تخصص، شهرت و محبوبیت آنها ناشی میشود و شباهت زیادی به بازاریابی دهان به دهان دارد با این تفاوت که در این روش از افراد تاثیرگذار به جای مصرف کنندگان عادی استفاده میشود و بیشتر بر افزایش آگاهی از برند (Brand Awareness) تمرکز میشود تا فروش مستقیم محصولات. اگرچه اینفلوئنسرمارکتینگ به تازگی رونق گرفته و همگی آن را با بازاریابی شبکههای اجتماعی به خصوص اینستاگرام میشناسند اما تاثیرگذاری از طریق افراد مشهور و محبوب سالهاست که وجود داشته و برندهای مختلف مدتهاست که از محبوبیت و قدرت نفوذ بالای سلبریتیها برای تبلیغ محصولات یا Promotion برند خود استفاده میکرده اند.
بارها شنیدهاید که با فراگیر شدن اینترنت دنیا به یک دهکدهی کوچک تبدیل شدهاست. حالا فرض کنید در این دهکده هرکس روی یک تپه برود و از آن بالا کاری کند مردم به او توجه کنند. هرکدام برای جمع کردن مردم کاری انجام میدهند؛ یک نفر جوک میگوید و کارهای بامزه انجام میدهد، یک نفر آشپزی میکند و غذاهای خوشمزه میپزد، بعضیها مدلهای مختلف لباس را نشان میدهند و خلاصه از هر راهی برای جلب نظر مردم استفاده میکنند. هرکس که بتواند مردم بیشتری را دور تپهاش جمع کند، جذابتر و موفقتر است. جت سواری با سایت جت: خب حالا به فضای مجازی برگردیم. تپههای دهکدهی فضای مجازی همان پیجها و صفحات شبکههای اجتماعی هستند. صاحبان پیجها مثل کسانی هستند که روی تپه رفتهاند و تلاش میکنند افراد بیشتری را به دورتپه یا همان پیجشان جمع کنند. همانطور که گفتیم هرکس برای افزایش مخاطبانش هنر یا حرفی برای گفتن دارد. مسلما کسانی که یک صفحهی خاص را دنبال میکنند، به موضوع آن صفحه علاقه دارند. آهسته آهسته که اثرگذاری اینفلوئنسرها مشخص شد، صاحبان کسب و کار به فکر استفاده از این ظرفیت افتادند. یک روز همانطور که یکی از اینفلوئنسرها روی تپه داشت کارش را انجام میداد و دربارهی موضوع تپه برای فالوئرها محتواهای جذاب مینوشت، یک بستهی کوچک آرام آرام از مسیر دایرکت تپه بالا آمد و کنارش نشست. روی جعبه نوشته شده بود: « این بسته یک هدیهی کوچک برای شما است. محتوای این جعبه هم کاملا با تپهتان هماهنگ است. از این محصول استفاده کنید، اگر راضی بودید در کنار بقیهی حرفهایی که روی تپه میزنید، این محصول را هم به دنبال کنندگان معرفی کنید.» اینفلوئنسر هم با خود فکر کرد ضرر که ندارد، به هرحال من قرار است با فالوئرهایم در همین مورد صحبت کنم. اگر این محصول برایشان مفید باشد من هم به آنها کمک کردهام. به این ترتیب اولین بار اینفلوئنسر مارکتینگ یا بازاریابی به کمک اینفلوئنسرها در فضای مجازی شکل گرفت.
نکتهای که در تعریف اینفلوئنسرها نباید از آن غافل شد این است که این افراد ابزار بازاریابی نیستند که همیشه یکجور عمل کنند، اینفلوئنسرها همیشه و همه جا نمی توانند تاثیرگذار باشند. اشخاص تاثیرگذار فقط برای برندهای مشخص و در کمپینهای خاص از قدرت تاثیرگذاری برخوردار هستند. مثلا بلاگر یا سلبریتیای که در حوزهی سلامت و تناسب اندام شناخته میشود هرگز نمیتواند تاثیری که در معرفی محصولات رژیمی و ورزشی داشته در معرفی گوشیهای موبایل داشته باشد و یا این که یک اینفلوئنسر نمیتواند در دو کمپین مختلف به طور همزمان تاثیرگذار باشد. یکی از رایجترین اشتباهات در مواجه با اینفلوئنسرها معیار کیفیت سنجی آنها بر اساس تعداد مخاطبان، لایکها و کامنتهای آنهاست در صورتی که این اعداد و ارقام صرفا به معنی محبوبیت افراد میباشد و نه تاثیرگذاری بیشتر، ممکن است شخصی مخاطبان کمتری داشته اما به دلیل دانش، تخصص و بهایی که به مخاطبان خود میدهد به مراتب تاثیرگذارتر از شخصی باشد که مخاطبان بسیار زیادی دارد اما از قدرت نفوذ و اعتبار پایینی برخوردار است. پس تعداد مخاطبان و تعامل آنها تنها معیاری برای اندازهگیری محبوبیت افراد است و نه میزان تاثیرگذاری آنها. کاملا برعکس تبلیغات تلویزیونی که در میان برنامههای تلویزیون ناگهان پخش میشوند و فقط به خاطر این که کنترل تلویزیون رو پیدا نمیکنید ناچار به دیدن آن هستید و یا بیلبوردهای خیابان که فقط به خاطر این که در جلوی چشم هستند دیده می شوند، مخاطبان با خواسته و علاقهی خود اینفلوئنسرها را دنبال میکنند و به پیشنهاداتشان گوش میدهند.
اما این را نباید فراموش کرد، همانطور که گفتیم اگر اینفلوئنسری همواره به تبلیغ و فعالیت در کمپینهای متعدد بازاریابی بپردازد در نهایت درست مثل یک بیلبورد به رسانهی تبلیغاتی تبدیل شده و مخاطبان نه از او تاثیر میپذیرند و نه حتی به پیامهای تبلیغاتیاش توجه میکنند. تا اینجای کار سعی کردیم تعریف کلی از مفهوم اینفلوئنسرمارکتینگ و اینفلوئنسر داشته باشیم در این بخش بیشتر بر چیزی که امروز همه از آن صحبت میکنند و بیشتر کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ حول آن اجرا میشود میپردازیم. اینفلوئنسرها در شبکههای اجتماعی با تولید محتوا در حوزهای مشخص که در آن تخصص و دانش دارند مخاطبانی که پیگیر و علاقهمند به آن حوزه هستند را به خود جذب میکنند.در مقاله بعدی به بررسی ادامه این موضوع میپردازیم.